آیت الله سید ابوالقاسم مولانا (رض)


مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم مولانا، سید نجیب، ملیح و اهل تقوی و بندگی، و از علمای فرزانه شهر تبریز بودند که چند سال پیش به دیار باقی شتافتند ایشان نماز مغرب و عشا را در مسجدی که کنار منزلشان قرار داشت اقامه می کردند. یک شب با یکی از دوستان (سید جواد) به نماز ایشان رفتیم. بعد از نماز سید جواد گفت برویم آقا را از نزدیک ملاقات کنیم. من هم از خدا خواسته قبول کردم . کناری نشستیم تا دورشان خلوت شد نزدیک شدیم و کنارشان نشستیم. ایشان در سجده گاهشان بودند و من سمت راست و سید جواد سمت چپ ایشان نشستیم. به گرمی ما را پذیرفتند. بعد از مدتی سکوت زبان به سخن گشودند و فرمودند در زمان بیماری آیت الله اراکی (رض) در قم به عیادتشان رفتم. خادم منزل درب را باز کردند به من نگاه کردند و گفتند آقا حالشان مساعد نیست و کسی را نمی پذیرند. گفتم به آقا اراکی بفرمایید سید ابوالقاسم مولانا از تبریز آمده اند. ایشان به داخل منزل رفتند و بعد از مدتی درب خانه باز شد و دیدم زیر بغل ایشان را گرفته اند و خودشان به پیشواز ما آمدند. پس از مصافحه به داخل منزل رفتیم. در اتاقی با هم مدتی نشستیم و صحبت کردیم. یکی از صحبت های ما با حضرت آقای اراکی یک بیت شعر بود که برای شما هم نقل می کنم.

از روی حساب نام علی چون نمک است

زین روی قسم خورند مردم به نمک

(این بیت را با صدای دلنشین شان خواندند در حالی که منقلب بودند و می گریستند) بعد حضرت مولانا فرمودند این بیت شعر چنان در آیت الله العظمی اراکی(رض) تاثیر گذاشت و مایه ابتهاج ایشان شد که می توانم بگویم چند ماه عمر مبارکشان را طولانی کرد به سبب نشاط و شوقی که از این شعر در ایشان ایجاد شد و کسالتشان را تخفیف داد.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.